هفت رازوسوال علم متافیزیک درجهان هستی
نوشته :مهندس رسول اکبری از اورمیه مرکز آذربایجان غربی
ویراستار : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه
علیرغم پیشرفتهای بسیار چشمگیری که در فهم جهان فیزیکی نصیب علم جدید شده است ، شمار رازهای ناشناختهای که دانشمندان برای کشف آنها در تلاشند از حد و اندازه افزون است.در این مقاله به بررسی هفت راز بزرگ از میان مجموعه پرشمار اسرارکشف ناشده میپردازیم .برای یافتن جوابهای آنها باید دست به دامن جهان متافزیک شد و حل مسائل را باید با دید کلی(هستی کل) برسی نمود
سوال اول : چه عاملی کیهان را به تکاپو وا میدارد؟
علم جدید تا برای این پرسش ، پاسخ خرسند کنندهای بدست نیاورد نمیتواند به کشف راز بسیاری دیگر از پدیدههای جالب توجه اهتمام ورزد. برای درک اموری نظیر منشأ کیهان ، سرنوشت نهایی سیاهچالهها ، امکان سفر در زمان ، میباید نخست برای این پرسش که کیهان چگونه عمل میکند ، پاسخ درخوری یافت شود. فیزیک قرن بیستم بر مبنای دو نظریه بنیادین یعنی نظریه نسبیت انیشتین و نظریه مکانیک کوانتومی بنیاد شد. در قرن بیست و یکم دانشمندان با بهرهگیری از این دو نظریه توفیق یافتهاندکه شناخت خوبی از بسیاری از ذرات بنیادی به دست آورند اما این دو نظریه ظاهراً در بن و اساس با یکدیگر ناسازگارند و تصویرهای متعارضی از واقعیت نهایی ارائه میدهند. تلاش برای وحدت بخشیدن به این دو نظریه ظاهراً متعارض، بسیاری از برجستهترین دانشمندان را به خود مشغول داشته است. مشکل اساسی در این استکه نیروی جاذبه که نظریه نسبیت درباره آن سخن میگوید،کل ساختار زمان ـ مکان و بنابراین تمامی کیهان را در بر گرفته ، در حالی که نظریه مکانیک کوانتومی درباره سه نیروی بنیادی دیگری سخن میگوید که درون این ساختار جای دارد. به این ترتیب کاربرد نظریه کوانتومی درمورد نیروی جاذبه نظیر استفاده از جزء برای فهم کل، با مشکلاتی جدی همراه است.
سوال دوم :کیهان از چه چیز ساخته شده است؟
رصدهایی که به وسیله اخترشناسان صورت میگیرد این نکته را مشخص ساخته که به ازای هر یک گرم از مادهای که سیارات و ستارگان و کهکشانها را بوجود آورده، چند گرم از مادهای وجود دارد که ماهیت آن ناشناخته است وجود این ماده بر اساس نوع رفتاری که اجرام کیهانی از خود آشکار میسازند حدس زده میشود . براساس قوانین فیزیک اگر آتشگردانی را با سرعت به چرخش درآوریم با سرعت در هوا به پرواز درخواهدآمد. در مورد ستارگانی که در حاشیه کهکشانها به دور مرکز در گردشند نیز دقیقاً همین وضع برقرار است . نخ یا رشتهای که این ستارگان را پایبند نگه میدارد همان نیروی جاذبه است. اما محاسبات نشان میدهد که نیروی جاذبه حاصل از ماده فیزیکی قابل رؤیت موجود در کهکشانها برای نگهداری ستارگانی که با جرم عظیم و سرعت زیاد در حاشیه آنها در حال گردشند کافی نیست. برای نگهداری این ستارگان به صورت دیوان پای در زنجیر، به طناب یا رشته مستحکمتری نیاز است و از همینجا دانشمندان نتیجه گرفتهاند که در درون هر کهکشان میباید ذخایر عظیمی از نوعی ماده نادیدنی وجود داشته باشد که نیروی جاذبه لازم برای جلوگیری از گریز ستارگان را فراهم میآورد. استدلال مشابهی دلالت میکند بر اینکه از این نوع ماده نادیدنی میباید در فضای ما بین کهکشانها نیز موجود باشد و حرکات کهکشانها را نسبت به یکدیگر تنظیم کند.
سوال سوم :آیا فرضیه نیروی ضد جاذبه که انیشتین پیشنهاد کرد نادرست بود ؟
انیشتین زمانی برای برقراری نوعی تعدیل در فرضیهای که درباره وضع و حال کیهان پیشنهاد کرده بود، به وجود نوعی نیروی ضد جاذبه قائل شد اما اندکی بعد این فرضیه را پس گرفت و از آن با عنوان «بزرگترین خبط علمی خود» یاد کرد. اما تحقیقات جدید نشان میدهد که احیاناً وجود چنین نیرویی چندان دور از واقعیت نیست. عبارتی که انیشتین در معادلات مربوط به فرضیه نسبیت عام خود وارد ساخت، از خاصیت نیروی دافعه برخوردار است و موجب میشود کیهان دچار انبساط شود . انیشتین که معتقد بود کیهان درحال ثبات قرار دارد ناگزیر شد این عبارت را اضافه کند تا اثر نیروهای انقباضی در معادلات خود ( ناشی از وجود جرمهای عظیم در کیهان ) را خنثی سازد.
سوال چهارم :چرا ما در عالمی سه بعدی زیست میکنیم؟
به دنبال وقوع مه بانگ (انفجار) اولیه امری کاملا تصادفی بوده واحیاناً کیهان هایی دیگری نیز وجود دارند که شماره ابعاد آنها متفاوت است. صد سال قبل نویسنده ای به نام ادوین ابوت کتابی منتشر کردبا عنوان « سرزمین مسطح » که در آن عالمی دو بعدی مورد بحث قرار گرفته بود. قوانین علمی یک جهان دو بعدی احیاناً با قوانین جهان سه بعدی ما تفاوت بسیار دارند به عنوان مثال امواج در یک جهان دوبعدی به سهولت جهان سه بعدی سیر نمی کنند و بنابراین انواع واقسام دشواریها در خصوص برقراری ارتباط وانتقال پیامها پدید می آید واز آنجا که ظهور حیات خودآگاه متکی به انتقال نخواهد شد . از سوی دیگر زندگی در عوالمی که بیش از سه بعد دارند نیز با دشواریهای خاص خود روبروست .
سوال پنجم :آیا سفر در زمان امکانپذیر است؟
براساس نظریه نسبیت انیشتین امکان سفر در زمان خواه به آینده وخواه به گذشته وجود در عین حال به بروز بسیاری از پاردوکس ها منجر می شود از این رو برخی از فیزیکدانان مدعی اند که برخی از موانع عملی مانع از انجام چنین سفری ماند هم ارزی جرم وانرژی
سوال ششم :آیا ما در یک صافی کیهانی زندگی میکنیم ؟
هر چند مفهوم سیاهچاله ها امروزه برای همگان آشناست اما این اجرام عظیم کیهانی هنوز حیله وشگفتیهای زیادی در آستین دارند ، سیاهچاله ها ستاره های بزرگی هستند که انرژی هسته ای خود را به پایان رسانده اند وهمه را در اثر تشعشع از دست دادهاند در این حال هسته عظیم وچگال ستاره تحت تأثیر نیروی جاذبه غول آسای آن در کسری از ثانیه به درون خود ریزش می کند اگر شکل هندسی هسته دقیقاً کروی باشد ، به واسطه اثر تقارن همه ماده موجود در مرکز کره مجتمع می شود و به این ترتیب شدت میدان جاذبه تا حد بسیار بسیار زیادی افزایش می یابد. از آنجا که جاذبه تأثیر خود را به صورت تغییر شکل زمان – مکان آشکار می سازد (نظیر یک گوی سنگین که بر روی بالش قرار داده شود شکل آن را تغییر میدهد) وجود یک میدان جاذبه عظیم ومتمرکز در یک نقطه هندسه زمان – مکان اطراف این نقطه را دستخوش تغییرات اساسی می سازد وحفره ای به وجود می آورد که همه چیز را به سمت خود میکشد.
سوال هفتم : پدیدار آگاهی از کجا وچگونه پدید آمده است ؟