شهرستان مهر*** انجمن مهندسان

 

هر که همراه آرزوى خویش تازد ، مرگش به سر در اندازد . [نهج البلاغه]

 
 

مدیریت| ایمیل من

| خانه

پایین

?شهرستان مهر -- سید مصطفی برهانی نسب

یکشنبه 89/2/26  ساعت 4:26 عصر

راهکار یک مهندس صنایع


 



متن حکایت


یک شرکت بزرگ قصد استخدام یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار کرد که یک پرسش داشت. پرسش این بود:


شما
در یک شب طوفانی در حال رانندگی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس
می‌گذرید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن که در حال
مرگ است. یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است. یک خانم/آقا که در
رویاهایتان خیال ازدواج با او را دارید. شما می‌توانید تنها یکی از این سه
نفر را سوار کنید. کدام را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را شرح دهید.


____________________________


پیش از اینکه ادامه حکایت را بخوانید شما نیز کمی فکر کنید.



؟!


؟!


؟!


؟!


؟!


؟!


؟!

ادامه مطلب
نظر شما( )

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

چگونه کتابخوان تر شویم؟
دانستنی های کوتاه
دانــستـــنی هـای جـــــالـــــــب
جهان در صدسال
28جمله از دکتر حسابی
الماس های معروف دنیا
معنی گلها
انیشتن
راز شمع (( در درمان و ارزو ها))
یا ذهن می تواند آینده را پیش بینی نماید؟
موبایل ومغز
آیا می دانید
خودرو و رنگها
نامگذاری محلات قدیمی تهران
پرچمدار ارتباطات با دور
[همه عناوین(1944)]

بالا

  [ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]

بازدید

284354

بازدید امروز

14

بازدید دیروز

48

حضور و غیاب
یــــاهـو


 RSS 


 درباره خودم


 لوگوی وبلاگ

شهرستان مهر*** انجمن مهندسان

 پیوندهای روزانه


 اوقات شرعی

 فهرست موضوعی یادداشت ها

 لینک دوستان

مهندسی مکانیک
بی تاب

لوگوی دوستان




اشتراک